طلوع دیگر

به امید روزی که طلوع با حضور تو رخ دهد

طلوع دیگر

به امید روزی که طلوع با حضور تو رخ دهد

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است




دیروز که داشتم ظرف می شستم، نمی­ دانم چرا ذهنم رفت به سمت ارتباط تمیزی ظروف با پاک شدن روح. نوبت شستن قابلمه که شد دیدم با این که کمتر از یک ساعت از خوردن غذا گذشته است، به سختی تکه­ های چسبیده به آن جدا می شود و حتی مجبور شدم با چاقو و نه با قاشق آنها را جدا کنم و اینجا بود که فهمیدم چه انتظار بیهوده­ ای است که روح و نفسی را که یک یا دو دهه است پر از تکه­ های گناه شده، بخواهی در عرض سه سال بشویی و تطهیرش کنی!

نمی­ دانم اما اگر بخواهد به همان اندازه زمان ببرد تا پاک شود چه؟

اگر برخی از آنها جزئی از  روح شده باشد چه؟

اگر دوباره ...................

ظرف ها تمام شده بود اما در پیچ و خم این اگرها مانده بودم و به خود می­­ پیچیدم. می ­پیچیدم از این که می­ خواهم و دوست دارم و غایتم برای زندگی، همان زندگی به سبک شاگردی در مظهر قرآن است.

نمی دانم چقدر زمان خواهد برد اما امید دارم ، امید به کتاب حکیم نازل شده از سوی حکیم خبیر

من با ذکر  لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ‏ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمین‏ پیش می­ روم و می دانم که پرودگاری دارم تواب رحیم.

الهی العفو

 

  • کاظم لو

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم

کور راه گم کرده ای

نابینایی با گمان بی نیازی و روی ترش کرده از هر ذکری

 با لمس باران و طعم گس انگور چهره از هم گشاد

و با حس شیرینی رطب، تهی شدم از خود و رهسپار شد

رهسپار شد تا به برود به میهمانی رسول خدا

تا بشوید صفحه صفحه وجودش را و طاهر شود، راه و رسم مردانگی بیاموزد و بشود همان صحیفه باکرامتی که سفیر ذکر است

  • کاظم لو

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

تو در چشم خدا صحف مکرمه هستی که قرآن را فرستاد که روی تو نوشته شود و ذکر یعنی تو که صفحه ای نفیس هستی که اگر نبودی خدا نگاشته شدن و حک شدن قرآن را در سینه تو نمی خواست.

خدا قرآن را به ناپاک عرضه نمی کند، الا این که امید به پاک شدن آن داشته باشد. خدا کلمه خود را در جایی که بروز نداشته باشد مصرف نمی کند. خدا نوشته خودش را به صفحاتی نمی سپارد که طهارت نداشته باشد.

تو صحیفه باکرامت مرفوعه مطهره باش، خدا این را برای تو خواست که تو را متذکر کند و تذکره را برای تو فرستاد.

خدا وساطت انتقال پیامش و رساندن کلامش را به هر سفیری نمی سپارد. خدا تو را مُسلِم خواست، تو را سفیر با کرامت دارای برّ خواست.

تو ای انتقال دهند معرفت قرآن، توئی که کلام و نفست در اختیار خودت نیست و تو که بی بهره ای از برّ و مردانگی، قرار بر این نبود که خالی از برّ باشی و خالی از برّ بمانی که اگر غیر از این بود خدا تو را سفیر برای ذکر خود نمی کرد، به فکر خودت باش.


متنی بسیار زیبا از استاد رجبعلی در مورد آیات 11 تا 16 سوره مبارکه عبس، در ختم مفهومی که به صورت شفاهی بیان کردند و چون عالی بود بنده ثبت کردم

  • کاظم لو