عطایی عزیز
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ص وَ الْقُرْءَانِ ذِى الذِّکْر
ص، قرآن ذی الذکر
نفسم بند می آید، صاد را نمی فهمم اما قسم به قرآنی که برای ذکر است . . .
گوش هایم را تیز می کنم، باید با تمام وجود بشنوم چرا که هنوز مبهوت قسمم
کافران امتناع کردند، مخالفت کردند، با چه چیزی.... با چه کسی
تعجب از آمدن تویی از جنس خودشان نه، آنان عظمت وحی را نادیده گرفته اند
پناه بر خدا از چشیدن چنین عذابی
قسم به قرآن که تو منذری . . .
تو پیام آور وحی هستی . . .
تو رسول خدای واحد هستی . . .
اصلا شک در این، خود عذاب است و چه بد طعمی دارد ندیدن تو و خدایت
تو عطای ربی عزیز و وهاب هستی
تو واسطه پیوند زمین و آسمانی برایم . . .
تکذیب پشت تکذیب، عذاب پی عذاب نفسم را بریده است
اِصبر، صبر می کنم، خبری در راه است
ذکر عبدی اوّاب را می شنوم، تمام وجودم توجه می شود . . .
داوود علیه السلام، ملکیان همراه او تسبیح می کنند، خلیفه ای در عرض خدا، مصداقی از سبیل الله ...
وای بر آنان که نشنیدند ذکری به این زیبایی را
ذکری که صفحه صفحه آن دیدنی، شنیدنی و لمس کردنی است، سراسر برکت، برای متذکر شدنت
سلیمان و عطای بی حساب ربی وهاب
ایوب نعم العبد ...
ابراهیم، اسحاق، یعقوب و . . . همه برگزیده، هم خالص ، همه تذکره
چه زیبا برایم ترسیم کردی و چه نیکو به یادم آوردی، که اصلا بهشت بود وصف عبودیت بندگانت
جان می گیرم . . .
قسم می خورم تو نذیری، نذیری از جانب الهی واحد و قهار، ربی عزیز و غفار
و دعا می کنم اللهم محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد
- ۹۵/۰۷/۰۱