طلوع دیگر

به امید روزی که طلوع با حضور تو رخ دهد

طلوع دیگر

به امید روزی که طلوع با حضور تو رخ دهد

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

به نام خدایی که زیبا و کامل آفرید

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

قدم نهاده ام در زمین متبرکی برای سنجیده شدن

قدم نهاده ام در زمینی که سراسر رحمت و نعمت است برای کسانی که ببینند و بشنوند و بیندیشند

در این زمین با هر عملی می میرم و زنده می شوم که اگر مرا نهرساند برای حاضر شدن در برابر مقتدری عزیز، چه کنم

چگونه سر به آسمان بلند کنم و دست نیاز داشته باشم برای برطرف شدن فطوراتم

چگونه دیده بچرخانم و ببینم عزیزی را که با همه رحمانیتش می خواهد مرا به رساند به آسمانی که همنشین بشوم با همه کواکب و برانم شیطان را از همه وجودم

چگونه  می توانم روی زمین امنی زندگی کنم و هر لحظه موت و حیات نداشته باشم با وجود خدایی  که به درون و بیرونم آگاه تر از خود من است

چگونه می توانم برسم به روز رستاخیز اگر رزقی نباشد برای قوت پاهایم

پس قرار می گیریم در آغوش پدری مهربان تا پناهم دهد از همه ناامنی ها و یادم بدهد تا بتوانم بشنوم صدای عذاب را و بفهمم که چگونه با زندگی زمینی برسم به رزقی آسمانی

 

  • کاظم لو

به نام خدایی که زیبا و کامل آفرید

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

بودن تو یعنی رزقی آسمانی در زمین برای من

تو آمدی تا من باشم و برسم به تو تا دستم را بگیری و ببری با خودت به سرزمینت جایی که ورای همه زمین­ها و آسمان­هاست

تو آمدی تا با عظمت بودنت درک کنم هراس بودن در ضلالت را

تو آمدی تا با بودنت درک کنم سعادت­مندی را در روی زمین با دیدی آسمانی

تو آمدی تا دور کنی مرا از عذابی که فقط تو می­دانی چیست

تو آمدی تا بگسترانی سایه رحمت ربی را که به واسطه تو من هم می توانم در سایه آن باشم

تو آمدی تا نشانم دهی آشکار و پنهانم را تا درک کنم خلق بدون فطور را

تو آمدی تا با وجود خودت به من نشان بدهی عظمت زمین را برای روزی که بازخواهم گشت

تو آمدی تا من در سایه تو امنیت را بفهم از همه نبودن ها و نشدن ها

تو آمدی تا من از نگاه تو بفهم اینکه یعنی چه إِنَّهُ بِکلُ‏ِّ شىَ‏ْءِ  بَصِیر

تو آمدی تا بفهم یاری در هنگام عذاب چگونه است

تو آمدی تا به یمن بودن تو من به رزق برسم

توآمدی تا من ایمن باشم با وجود تو و این امینت با عذاب هم امنیت است

تو آمدی تا با هراس بودن تو من توکل کنم و راه بروم

 

  • کاظم لو

به نام خدایی که زیبا و کامل آفرید

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

حقیقت پرواز

در آسمان تو که پرواز می کنم بالهایم را از تودارم و این پرواز هم رحمتی است از تو که نصیب من شده است

در آسمان تو که پرواز می کنم با تمام آرامشی که بال می زنم و بالا می روم بازهم می ترسم از زمانی که دیگر بالهایم حرکت نکنند و من با صورت به زمین بخورم

در آسمان تو که پرواز می کنم می دانم که چه زیبا زمینی قرار داده ای برای رزق من و هربار که به زمین می آیم برکت و امنیت آن را می فهمم و شاکرم از این همه نعمت

در آسمان تو که پرواز می کنم می بینم ستارگان را که چه زیبا زینت آسمان شده اند و چه شکوهی دارد این آسمان با همه زینت هایش

در آسمان تو که پرواز می کنم می بینم حقیقت قدیر بودنت را و نیاز خود را به غفران تو

در آسمان تو که پرواز می کنم با هر پرزدنی می میرم و زنده می شوم از هراس روزی که  می گویند أَ لَمْ یَأْتِکمُ‏ْ نَذِیر

در آسمان تو که پرواز می کنم تمام وجودم را سمع و عقل می کنم تا مبادا آتش دوزخ بسوزاند پرهایم را

در آسمان تو که پرواز می کنم همه وجودم را نیازمند لطافت و مهربانی تو می بینم

در آسمان تو که پرواز می کنم می دانم که اگر لطف تو نباشد با طوفانی خواهم مرد و با لرزشی خواهم افتاد

در آسمان تو که پرواز می کنم با تمام وجودم شاکر تو هستم زیرا می دانم که هلاکت یا عفو من در دست توست

در آسمان تو پرواز می کنم به امید روزی که خیس شوم از آب گوارایی که رحمتی است بی اندازه از سوی تو برای منی که هر لحظه نیازمند رحمت تو هستم برای بیرون آمدن از ضلالتی آشکار

(سوره مبارکه ملک)

 

 

  • کاظم لو

به نام خدایی که زیبا وکامل آفرید

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

صاحب فضل

به سوی تو می شتابم برای رسیدن برای دریافت رزقی که فقط از فضل توست که روزی من می شود

به سوی تو می شتابم چرا که تو برای خارج شدن من از گمراهی محض رسولی فرستادی که دلسوزتر از مادر دست مرا می گیرد و راه رفتن در مسیر هدایت را یادم می دهد

به سوی تو می شتابم زیرا که هرچه را که بخواهم و طلب کنم، دست نیازم را می بینی و عطا می کنی به من آنچه را که شایسته بزرگی توست و می بری من را تا رسیدن به رستگاری

پس به سوی تو می شتابم تا ببخشی و بپوشانی گناهانم را و همراهم کنی با تمام ارض و سمائت برای بروز بی نهایت بودن تو و اینکه هر چه هست فضل توست و تویی دانا به همه امور

 

(سوره مبارکه جمعه)

  • کاظم لو
 

به نام خدایی که زیبا وکامل آفرید

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

هر روز که بیدار می شوی رحمتی است از صاحب ملکی که به واسطه قدیربودنش  به تو عطا می کند آن کسی که هیچ خللی در ملکش نمی بینی و هرچقدر هم که بگردی تو خسته می شوی اما نمی توانی ناهماهنگی ببینی

حال همین مالک هر روز به تو میدان عملی می دهد به وسعت یک شبانه روز برای اینکه برسی به احسن عمل، برای اینکه فطور نداشته باشی

وسعت  و ادامه این رحمت عمر توست که می سازد تو را، که هر زور این عمر را با نگرانی و دلهره از اینکه نکند روزی بیدار نشوم یا اینکه دیگر زمین امنی نباشد برای میدان عمل داشتن طی می شود،  پس باید بپیوندم به کسی که دستم را بگیرد و نواقصم را رفع کند تا برسم به مغفرت و به برکت دست محافظی که ا زخودم بیشتر مراقبم هست آخر صفت اوست لطافت وآگاهی از چیزهایی که در درک من نیست و میگریم دستش را برای قیام کردن و درست راه رفتن در راهی مستقیم

 

(سوره مبارکه ملک)

  • کاظم لو

به نام خدایی که زیبا و کامل آفرید

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

وقتی می­رسی که .  . .

وقتی داری با سرعت می دوی برای رسیدن، برای همراه شدن، برای شهید شدن، برای هم نشین شدن با 72 تن

وقتی همه جوره خودت به آب و آتیش می زنی که برسی به روز موعود به روز دهم به صحنه مبارزه نفس و دین

وقتی همه تلاشت می کنی که از روی نشانه­ها مسیر گم نکنی، اشتباه نری، راه و بیراهه را از هم تشخیص بدهی

وقتی فکر می­کنی که تمام زندگیت یعنی رسیدن، یعنی همراهی، یعنی بودن در زمین بلا، یعنی ...

پس فکر می کنی که داری درست می دوی، با سرعت می روی، با تمام وجود داری تلاش می کنی، اونوقت بهت می­گویند تو زمانی می­رسی که سرها سر نیزه است اونوقت که . . .

سرجات خشکت میزنه، دیگه نه میتونی بری نه میتونی برگردی، تمام بدنت که کاش که فقط بدنت تمام روح و جسمت سست می شه و دیگه نمی­دونی چیکار کنی

کلا خاموش میشوی، کلا بی­حرکت می­شوی، اصلا آن قدر این شوک عظیم بوده که نمی­تونی کاری بکنی

چقدر قراره تو این حالت بمونی معلوم نیست اما قطعا یک شوک عظیم­تری می خواهی که خارج شوی از این حالت. آخه نگفتن راه اشتباه می­روی، باورهات درست نیست، گفتن دیر می­رسی و اینجاست که گنگ می­شوی و می­مانی وسط راهی که نه می­توانی برگردی نه نمی­دانی که پس چگونه باید بروم که سر وقت برسم ؟

  • کاظم لو