دیروز که داشتم ظرف می شستم، نمی دانم چرا ذهنم رفت به سمت ارتباط تمیزی ظروف با پاک شدن روح. نوبت شستن قابلمه که شد دیدم با این که کمتر از یک ساعت از خوردن غذا گذشته است، به سختی تکه های چسبیده به آن جدا می شود و حتی مجبور شدم با چاقو و نه با قاشق آنها را جدا کنم و اینجا بود که فهمیدم چه انتظار بیهوده ای است که روح و نفسی را که یک یا دو دهه است پر از تکه های گناه شده، بخواهی در عرض سه سال بشویی و تطهیرش کنی!
نمی دانم اما اگر بخواهد به همان اندازه زمان ببرد تا پاک شود چه؟
اگر برخی از آنها جزئی از روح شده باشد چه؟
اگر دوباره ...................
ظرف ها تمام شده بود اما در پیچ و خم این اگرها مانده بودم و به خود می پیچیدم. می پیچیدم از این که می خواهم و دوست دارم و غایتم برای زندگی، همان زندگی به سبک شاگردی در مظهر قرآن است.
نمی دانم چقدر زمان خواهد برد اما امید دارم ، امید به کتاب حکیم نازل شده از سوی حکیم خبیر
من با ذکر لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمین پیش می روم و می دانم که پرودگاری دارم تواب رحیم.
الهی العفو
- ۳ نظر
- ۰۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۲۶