قرار بی قراری هایم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
میان هست و نیست ها، باید و نبایدها، آمدن و رفتن ها ، می گردم
قرار می خواهم، قراری از جنس امنیت
امنیتی که مرا آن قدر تنگ در آغوش بگیرد که تپش های بی قرار وجودم آرام گیرد. به حیات برسم. که حیات جز در امنِ آغوش تو مقدور نیست.
در خیالم تا جهنم می روم.. و از آن سو بهشت را می پایم. بهشت از جنس نور و آن گاه دلم روشنایی می خواهد؛ از پی اش امید؛ اطمینان... از پی اش قوت می خواهم. که همه از برکات امنیتی است که سایه تو بر حیاتم می اندازد.
قراری ابدی می خواهم در آغوشی مهربان...
تمام عالم را که گشتم... نشانه ای از تو را یافتم... گویی که برایم پاره ای از جانت را فرستاده باشی... به آن چه در طلبش بود رسیدم، آن پاره وجودت تمام زندگی جهنمی ام را بهشتی پر نور و امن کرد،
برایم همین بس بود که تو گفتی: ان الله مولاکم نعم المولی و نعم النصیر
- ۹۵/۰۶/۰۸
ان شاالله به زودی پشت هر آیه و عبارتی از قرآن چنین حس و چنین متن هایی برای گفتن داشته باشید