گاهی باید سکوت کرد
باید گذاشت، بگذرد
زمان گزینه مناسبی است
گاهی به نظاره ایستادن، بهترین کار است
وَ اللَّهُ مِن وَرَائهِِم محُِّیط
- ۲ نظر
- ۲۴ آذر ۹۴ ، ۱۳:۴۳
گاهی باید سکوت کرد
باید گذاشت، بگذرد
زمان گزینه مناسبی است
گاهی به نظاره ایستادن، بهترین کار است
وَ اللَّهُ مِن وَرَائهِِم محُِّیط
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم و الحمدلله ربّ العالمین
موضوعات کلی نامه :
1. تحلیل وضعیت ترورسیم
2. کشتار در عالم درد مشترک ملت ها
3. دعوت از جوانان برای نظر در وقایع
گزاره های کلی از موضوعات نامه :
- موضوعی که سبب نوشتن نامه شده است
- نوع بستری که موجب سخن گفتن شده است
- هم فکری و چاره اندیشی برای جلوگیری از خسارت بیشتر
- دیدن رنج انسان ها استدلالی برای ساختن فردایی بهتر
- یافتن راه های نو با درس گرفتن از ناملایمات
- ترورسیم درد مشترک همه انسانها
- درگیر بودن بیشتر دنیای اسلام با ترورسیم و حمایت قدرت های بزرگ از این خشونت ها
- تضاد در سیاستهای غربی :
· برخورد دوگانه با جنبش بیداری اسلامی
· پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل
· لشگر کشی به دنیای اسلام
- عوارض تروریسم در کشورهای مورد حمله
· از دادن زیر ساخت های اقتصادی و صنعتی
· توقف یا کندی حرکت در رشد و توسعه
· دعوت به نفهمیدن و از یاد بردن فاجعه ها
- نخستین گام در تغییر ذهنیت آلوده به تزویر اصلاح اندیشه خشونت زا می باشد.
- جستجوی ریشه های خشونت که اساسی ترین آنها تحمیل فرهنگ غرب در سایر ملت ها با استفاده از دو عنصر پرخاشگری و بی بند و باری اخلاقی میباشد.
- اهمیت و ارزش پیوندهای فرهنگی
- پیدایش داعش و تحلیل آن
- رفع اشتباهات در مبارزه با تروریسم
- شالوده جهان اسلام
موضوعات نامه براساس گزاره های کلی :
1. موضوع و بستر نامه
- بسترهای مختلف می تواند زمینه ایجاد ارتباط و نزدیک شدن ارتباطات را فراهم سازد
- شناخت انواع بسترها در عمق دادن به این روابط بسیار راهگشا می باشد
- بهبود روابط با توجه به بسترها، خود می تواند زمینه ساز بسترهایی با اهدافی خاص در جهتی خاص باشد
- تدبیر در نوع استفاده از بسترها امری است مهم که می تواند زمینه ساز جریان های خوبی باشد
- نوع رویداد در هر بستری باید با توجه به شرایط حاکم بر آن بستر ریشه یابی و تحلیل شود
- شناخت راه های رفع علل وقوع یک رویداد با زاویه دید عقلی امکانپذیر است و اگر تنها از عواطف نشئات بگیرد بی ثمر خواهد بود.
- ناملایمات یک رویداد باید زاویه دیدی برای رفع موانع و ساخت آینده شود
2. تروریسم درد مشترک
- نوع آسیب های وارد از تروریسم در بسترهای مختلف، متفاوت است
- بیشترین و عمده ترین تمرکز تروریسم روی دنیای اسلام است
- وحشت افکنی و خشونت دو ابزار اصلی تروریسم میباشد
- تروریسم توسط قدرت های بزرگ به شکل موثر و با شیوه های گونان حمایت میشود
- نقش اساسی ایالات متحده آمریکا در حمایت از تروریسم
- نادیده گرفتن اندیشه های درست و سرکوب آن
- تضاد در مواجهه با مسائل که نمونه بازر آن در برخورد با جنبش بیداری اسلامی و پشتیبانی از اسرائیل و لشگر کشی به دنیای اسلام میباشد
- عوارضی حمله تروریسم بر کشورهایی که مورد حجوم قرار گرفته اند
- دورویی و چهره آرایی، دو سلاح رفتاری برای آسیب زدن به دنیای اسلام
3. اصلاح ذهنیت آلوده به تزویر و اشتباهات در مبارزه با تروریسم
- ذهنیت های آلوده بستر پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است
- اولین گام برای ایجاد امنیت و آرامش، اصلاح اندیشه خشونت زا است
- ریشه های خشونت
1. تسلط معیارهای دوگانه بر سیاست غرب
2. تقسیم تروریسم به انواع خوب و بد
3. ترجیح منافع دولت ها بر ارزش های انسانی و اخلاقی
- مشاهده ریشه های خشونت در فرهنگ دنیای اسلام
- تحمیل فرهنگ غرب در سایر ملت ها، خشونتی خاموش است
- پرخاشگری و بی بندوباری اخلاقی دو مولفه اصلی فرهنگ غربی
- ضرورت شناخت اهمیت و ارزش پیوندهای فرهنگی و آثار آن از جمله رشد و بالندگی و غنی
- داعش زائیده پیوند با فرهنگ های وارداتی
- شناخت عواملی که باعث جذب افراد به داعش می شود و تحلیل آلودگی های پیدا و نهان جامعه
- واکنش عجولانه بزرگترین اشتباه در مبارزه باتروریسم و اثرات آن
4. شالوده جهان اسلام
- مبنای شالوده جهان اسلام، شناخت درست و ژرف بینی و استفاده از تجربه های ناگوار است و حاصل این بنا، گرمای امنیت و آرامش در سایه اطمینان و اعتماد است.
تحلیل بیانات رهبر در نامه با توجه به سوره مبارکه بیّنه
سوره مبارکه بیّنه رسالت پیامبر را برای عموم بشر تسجیل می کند و دعوت ایشان را، راه تضمین صلاح مجتمع انسانی می داند و عقاید و اعمال فرد و جامعه را صالح می سازد(تفسیر المیزان)
با توجه به حوادث اخیر در فرانسه رهبر بر آن شدند که نامه ای به عموم جوانان در کشورهای غربی بنویسند زیرا ایشان خود را ملزم می دانستند که براساس سنت جاری خدا، با دلیل و حجت روشنی جوانان را به مسیر درستی هدایت کنند تا بتوانند جایگاه خود را با توجه به انتخاب خود، درست تعیین نمایند.
ایشان در این نامه الفاظی را حک کردند که در واقع با آن افراد را دعوت به قیامی می کنند که در آن، مراعات مصالح بشری با پرداختن به اموری که متعلق به اعمال و عقاید خود آنهاست و نه زائده احکام و قضایائی که کاملا ساختاری جنیف دارد، امکان پذیر می باشد. ایشان با دلسوزی، که از صفات یک رهبر جامعه اسلامی میباشد به بیان درد مشترکی به نام ترورسیم می پردازند و با تاکید بر شناخت درست و ژرف اندیشی از جوانان میخواهند تا با قیاسی ساده بین فرهنگ موجود در یک ملت و فرهنگی که تحمیل شده غرب می باشد، بنیان های یک تعامل صحیح با جهان اسلام را پی ریزی کنند
می توان گفت ایشان با درایتی خاص با بسترسازی از وقایع اخیر، جوانان را به قیاس بین کفر و ایمان که بهترین نوع ژرف اندیشی و روشنگری است، دعوت می نماید و آنان را به سمت تفکر در احکام و قضایای که مصالح جامعه انسانی را تامین می کند، سوق می دهند.
حضرت آیت الله خامنه ای با طرح مسائل خشونت زا و بررسی علل آن و دست اندرکاران آن، می خواهند به جوانان بفهمانند که باید در تمام امور حد وسط و حالت اعتدال را از دست ندهند و از انحراف به سوی افراط و تفریط بپرهیزند.
بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و الحمدلله ربّ العالمین
یادم می آید زمانی را که وقتی به کتابخانه ای یا کتابفروشی میرفتم، اشتیاقی وصف نشدنی داشتم برای خواندن کتاب و حسرتی بی پایان از این جهت که نمی توانم از همه رشته ها و تخصص ها سردربیاورم.
حس کنجکاوی داشتم به دنیایی که به نظرم لبریز از علوم مختلف بود. تصورم این بود که «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی» را میتوان با ورود به علم همه چیز محقق کرد و فعالیت های مختلف در عرصه های متفاوت هم گواه همین مطلب بودند.
بسیار شنیده بودم که جوینده یابنده است اما گاهی باورش برایم سخت بود تا اینکه پا به عرصه ای گذاشتم که اصلا دنیایم را عوض کرد.
دنیایی که در آن همه چیز با قرآن شکل میگرفت و بدون آن سرابی بود و خیالی واهی
من با قرآن دوباره متولد شدم و در آغوش اوست که میخواهم قد بکشم چرا که اصل همه بودن ها و شدن هاست.
اصلا همه علوم آمده اند که در خدمت قرآن باشند و با او معنا بگیرند.
حیات یعنی شنیدن صوت تلاوت صحف مکرمه از زبان بهترین عالم
بقا یعنی غرق شدن در صفحه صفحه کتابی که عنصر حیات توست
کافیست دل به دل او و دست در دست رسولش دهی تا أُوْلَئکَ هُمْ خَیرْ الْبرَیَّة شوی.
میهمانی که میزبان می شود
نوعا وقتی آدمها ژست مهمان می گیرند خیلی چیزها تغییر می کند. صفاتی خاص از انسان بروز پیدا می کند به اعتبار تعریف یک جایگاه.
حال زمانی می رسد که در حین میهمان بودن باید میزبانی کنی. آنقدر رنگ همه چیز عوض می شود که ممکن است گاهی بین این دو نقش اختلاط ایجاد شود اما شاید اولش سخت باشد
یادم می آید استادی می فرمودند تا زمانی که آدمها نسبت به قرآن و کلاس آن احساس میهمانی کنند چیزی متوجه نمی شوند. آن روزها درک این مطلب برایم ثقیل بود تا اینکه به برکت دوستی مهمانی شدم که باید میزبانی می کردم.
تفاوتی به وسعت زمین تا آسمان وجود دارد بین میزبانی خودت و میزبانی یک مهمانی که خودت هم مهمان هستی!
میهمانِ میزبان باید مراعات خیلی چیزها را بکند؛ خودش هم میهمان است و حدودی دارد، باید حق میزبانی را با در نظر گرفتن خود میزبان به جا آورد و اینکه میهمانان احساس خلأء خاصی نکنند.
حال تصور کن که تو در دنیایی میهمانی که باید میزبان کلام وحی باشی. واااااااای که اگر فهم این موضوع حاصل شود چه بزم باشکوهی خواهد بود.
تو میهمانِ میزبانی باید باشی که تمام وجودت را طبق طبق کنی برای پذیرایی مهمانی که از عرش و هفت آسمان افتخار میهمانی به تو را داده است.
تو باید هر آینه تلاشی باشی برای ملاقات تک تک آیه هایش و با دو دست که نه تا تمام جانت از او پذیرایی کنی
تو مهمانِ میزبان 114 نوری که وجود تو را منور به لقائی می کنند که اگر رسم ادب را به جا آوری، می رسد زمانی که تو میهمان می شوی و آنان میزبان تو و تو را با خود می برند، می برند تا علینی که در خور میزبانی آنهاست و نه در شآن میهمانی همچون تو و آنجاست که تازه متوجه می شوی که تو از همان ابتدا میهمان بوده ای و این هم از کرامت او بوده که ....