طلوع دیگر

به امید روزی که طلوع با حضور تو رخ دهد

طلوع دیگر

به امید روزی که طلوع با حضور تو رخ دهد

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

آمده ام ....

آمده ام تا .....

آمده ام بشویم غبار تنم را با قرائتی که تمام وسعم برای ابراز است

آمده ام قیام کنم برای دلتنگیهایم، برای بی قراری هایم ، برای نبودن هایم

آمده ام بیدار کنم دل غبار گرفته ام را با قدم گذاشتن در سبیل رب

آمده ام نم چشمانم را دل تاریکی های شب رها کنم تا بسپرم تمام دغدغه هایم را

آمده ام تا تاریکی شب پنهان کند همه نداشته هایم را

آمده ام در تاریکی شب غرق شوم و همه وجودم ذکر اسم تو شود

آمده ام با قلبی آکنده از اندوه، بسپارم خود را در آغوش رب مشرق و مغرب تا دستم گیرد

آمده ام هر آیه وجودم را چون غباری پراکنده در گرد تو کند

آمده ام تا تمام شب هایم که نه تمام عمرم را با دغدغه همراهی با تو سرکنم

آمده ام ...


پ.ن: این متن دردل با سوره مزمل بود همین!


  • کاظم لو

دلم اشکی می خواهد تا سرازیر شود و بشوید تمام غبارهایی که مانع دیدن روی ماه شما شده است

دلم اشکی می خواهد خالص تا پاک کند صحفه وجودیم را از هر آنچه که مرا از شما دور ساخته است

دلم اشکی می خواهد ناب تا در ریزش تک تک آنها دعایی استجابت شده باشد برای ظهور شما

دلم اشکی می خواهد تا با آن غسل زیارت کنم برای دیدن روی ماه شما

دلم اشکی می خواهد تا بشوید غبار جاده ای را که من را به شما می رساند

دلم اشکی می خواهد ....

  • کاظم لو

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 من و تو با هم هستیم اما ...

من در فکر رسیدن به عبودیتی خالص برای عبد شدن

تو در همه حال سراسیمه ی جدا سازی من از غایتم

لحظه به لحظه تو را می بینیم و از تو گریزانم برای پوشاندن لایه های کفر وجودم

با توام و از تو گریزان در مبارزه ای تنگاتنگ برای طاعت و تعبد و تسلیم معبود شدن

دم به دم تو را به زنجیر می کشم تا مبادا آزادیت زنجیر خضوعم باشد برای عبودیت

 تمام وجودم را ابراز می کنم برای بیزاری از زمزمه های تو

تو مرا با آرزوهایی محال بی اعتناء می کنی به اطاعتی که اساس بودنم است

تو  تنها وسعت دهنده میدان معصیتی و من به دنبال مسیری  برای تبرای از تو

ای نفس من با اختیار سر تسلیم فرو می آورم در برابر مولایی که غایت همه نَفس هایم است

  • کاظم لو

به نام خدایی که زیبا و کامل آفرید

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


سخت است،  نعمتی عظیم به تو داده اند و نمی توانی از آن استفاده کنی1

سخت است، با هر سوره ای می میری و زنده می شوی اما نمی توانی چیزی سطر کنی

سخت است، تمام ذهنت پر است از کلماتی که با آنها زندگی می کنی اما قلمت  آن را سطر نمی کند

سخت است، در دلت غوغای نوشتن داشته باشی اما حاصلش باغ سوخته ای بیش نباشد

سخت است، دائم ببینی و بشنوی عرصه جهاد نرم است اما تو ساکت و بی سلاح باشی

سخت است، میهمان سفره ای پر نعمت باشی و نتوانی شکری لایق آن را سطر کنی

سخت است اماهمچنان می خوانم ن  وَ الْقَلَمِ وَ مَا یَسْطُرُون


1:حضرت علامه:قلم و نوشته از عظیم‏ترین نعمت‏هاى الهى است

  • کاظم لو

به نام خدایی که زیبا و کامل آفرید

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

وقتی خطاب یاایهاالذین آمنو را می­شنوم شرمسار می­شوم از علیم بودن تو و این بازهم از رحمانیت توست که چنان خطابم می­کنی تا مبادا بفهمند نقص داشتنم را

اما می­دانم که تو می­دانی تمام کاستی­هایم را، تمام بی­ توجهی ­هایم را، تمام . . .

تلاش می­کنم، تا با پیوستن به رسول خوبی­ها دست یاری شما را بگیرم

می خواهم که در هر لحظه و در هر نفسی تسلیم مطلق تو باشم و هردم مهیا و آماده فرمان تو اما . . . اما گم شده ­ام در  دوراهی­ هایی که فقط مرا از تو دور کرده و جلوه­ عبودیتم را نمایان نمی­ کنند

شرمنده ­ام از تسلیم شدنی که تمام توجهم را به تو معطوف نمی­کند

اما ایمان آورده ام به طبیب دواری که با وحی منزل شفایم دهد ، دستم بگیرد، با خود ببرد تا به برکت شفاعتش مورد مغفرت قرار بگیرم و هم مسیر قانتین بشوم

انشاالله

 

سوره مبارکه تحریم

  • کاظم لو

به نام خدایی که زیبا و کامل آفرید

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

عذاب واقع یعنی غایب بودن شما از نظر ما

یعنی هر روز بدون شما به اندازه پنجاه هزار سال گذشتنن

یعنی ما صابریم و این صبر به امید ظهور شما زیبا می شود

ظهوری که ما آن را در هر لحظه خواستاریم و به نزدیک بودن آن امیدوار

اصلا خلقت ما این گونه است که در هر لحظه به بودن شما حریص باشیم

ما بی تاب و بخیلیم برای بودن شما، برای دیدن شما

ما همان انسان هلوعی هستیم که سعی می کنیم با نمازمان خودمان را به شما پیوند بزنیم که شاید ما هم از مشفقون بشویم

بی شک ما امانتدار خوب و عهد دار شایسته ای نبودیم که این قدر غیبت شما طولانی شده است

قسم می خورم به پروردگار قادر که بین تمام مشرق­ها و مغرب­ها دست به دعا باشم و با اتصال به شما دور باشم از هر لهو و لعبی تا شاید نصیبم بشود دیدن روی ماه شما

پس دست به دعا می شوم در هر لحظه با همه ملائکه و روح برای ظهور شما

اللهم عجل لولیک الفرج

  • کاظم لو

به نام خدایی که زیبا و کامل آفرید

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

مسیر زندگی

وقتی در جاده زندگی قرار می گیری، وقتی می خواهی برای ادامه مسیر راهی را انتخاب کنی که تو را به مقصد برساند، وقتی مسیری را می خواهی که سراسر نور و درخشندگی باشد به دنبال طریقی می گردی که سراسر هدایت باشد و رحمت زیرا که می دانی مقصد جایی است که از تو در مورد سیرت می­پرسند.

طریقی می­خواهی که در تمام طی مسیرت به دور از هر بیراهه­ای باشد و فقط و فقط تو را برای رسیدن مهیا کند

طریقی می­خواهی که ناتوانی­های تو را دریابد و برطرف کند تمام کمبودهایت را برای رسیدن

طریقی می­خواهی که برای هر لحظه ضعف تو چاره­ای می­اندیشد و تو را از ایستادن باز می­دارد

طریقی می­خواهی که در هر قدمت جدا کند از هرچیزی که به بیراهه می­برد تو را

طریقی می­خواهی برای جداشدن از هر بیهودگی چون می­دانی که فرصی نیست و باید برسی به مقصد

طریقی می­خواهی سراسر حق و بدور از هر چیز باطل وهزلی

و این طریق همان قول فصلی است که سراسر حق و رحمت است

  • کاظم لو

به نام خدایی که زیبا و کامل آفرید

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

درک وجود تو

می‌دانم که توان درک‌ تو در وسع وجود من نیست. می دانم که بی تو همان نخل تو خالی هستم که به تلنگر بادی خواهم افتاد. می دانم بی تو یعنی نبودن، نیست شدن، دیده نشدن؛ که اگر تمام وجودم گوشی برای شنیدن نشود، در طغیان نفس سرکش غرق خواهم شد.

می دانم که تو همان کشتی نجات من‌ای برای روزی که همه چیز ، هیچ می شود؛ که با تو همراه شدن یعنی رفتن و رسیدن به عرش خدا ، یعنی همنشینی با ملائک ، یعنی هرلحظه در جنت عالیه قدم زدن.

پس چشمانم را باز می کنم و می بینم تو را حتی در پس پرده غیبت؛ چشم باز می کنم و متصل می شوم به تو تا مباد روزی که بگویم «و لَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیَه». وصل می شوم به تو ، به منشا تمام ارزش ها و قدرت ها و به واسطه تو  درک می­کنم عظمت خدای عظیم را و ایمان می آورم و هر لحظه پی می برم به مسکنت خودم.

زیر چتر حمایت تو قرار می­گیرم تا یاورم باشی برای یوم الواقعه و قسم می خورم به تویی که هر لحظه می بینم و نمی بینمت؛ که تو، همان قول زیبای رسول هستی برای من. تو همان انزالی هستی که حیات من وابسته به او است؛ همان انزالی که دم به دم مرا به ذکر می رسانی؛ همان باور زیبایی که در حسرت دیدارت،‌ هر لحظه انکار می کنم هر آنچه غیر تو را. تو همان حق الیقینی برای من که اگر در مسیر جریان حق باشم،  بی‌شک ظهورت را خواهم دید

 

  • کاظم لو

به نام خدایی که زیبا و کامل آفرید

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


تو همان نور درخشانی هستی که من تازه دیدمت نه اینکه تا به حال نبودی نه

من تازه چشمانم باز شده و احاطه نور تو را دیده ام

تو همان نور نافذی هستی که تا اعماق وجودم نفوذ کرده ای

تو تمام تاریکی های مسیر مرا سرشار از نور کرده ای

تو همان نور عظیمی هستی که بر تمام زندگیم تابیده و من تازه آن را دیده ام

تو همان نور زیبایی هستی که باعث می شود راه را از بیراهه بشناسم

تو همان نوری هستی که از ابتدا با من بودی و خودم نمی دانستم

تو همان نوری هستی که مسیر آسمانی را برایم روشن می کنی

تو همان نوری هستی که اگر نباشی من سراسر ظلمت هستم

تو همان نوری هستی که از قبل از خلقتم با من همراه بودی و من نمی دیدمت

تو همان ستاره درخشان هدایت هستی برای منی که سراسر نیازم

 

 

  • کاظم لو

به نام خدایی که زیبا و کامل آفرید

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

آمدن تو همان واقعه ای بود که تمام رافعه­های کاذب را چنان خافض کرد که همانند غبارهای پراکنده در درخشش خورشید محو شدند

تو همان بنده مقربی هستی که تمام یاران برادرت به دورت حلقه می زدند

تو همان بنده مقربی هستی که سخنانت بسان باده نابی بود که در خیال هیچ کاذبی نمی گنجید

تو همان اراده خداوندی که در صدف وجودی مادری بزرگ پنهان بودی

تو همان حورعینی برای کسانی که جزء با سلام با تو سخن نمی گویند

تو همان آفرینش زیبای خداوندی که هیچ مترفی مغلوبت نکرد

تو همان نجم تسبیح گوی رب العالمین هستی

تو همان لوح محفوظی هستی که جز حسین و عباس علیه السلام کسی مسش نکرد

تو همان حق الیقینی هستی که آنقدر به من نزدیکی که نمی بینمت

تو زینب کبری زاده مقربین بهشت

  • کاظم لو